یاد آن سفر کرده
رمز ماندگاری امام خمینی (1)
محمدامین پورامینی
قرن بیستم را باید قرن امام خمینی نامید، بدون تردید هیچ کس مانند او در تاثیر گذاری ونقش بی نظیر وی در معادلات جهانی نمی شناسیم، کشف این راز را باید در مطالب زیر جستجو کرد:
1.بندگی خدا. او بنده حق بود، تمام سخن وموضعگیرهای او بر اساس حرکت برای خدا بود، شما در صحیفه نور کلمه خدا را سرچ کنید، ببینید چقدر حرف از خدا وحرکت برای خدا وانجام وظیفه بندگی خدا است، آن کس که برای خدا گام نهد خدا هم یار ویاور اوست، «من کان مع الله کان الله معه».
2.انجام وظیفه. میگفت: ما مامور به وظیفه هستیم، مامور به نتیجه نیستیم، حرکت بر اساس وظیفه چه بسا همراه با نتیجه مطلوب زودرس نباشد، ولی بندگی خدا اینگونه اقتضا میکند، که البته او نتیجه انجام وظیفه را هم در دوره حیات خود دید .
3. باور مردم. شاید هیچ کس مانند وی نشناسیم که تکیه بر توده های عظیم ملت کرده باشد، در اوج تنهایی باز میگفت: مردم ، مردم. شاید خود مردم هم به این حقیقت نرسیده بودند، او مردم را باور داشت، وچون پدری مهربان آنان را هدایت ، پرورش ، جهت میداد، اگر گاهی در انتخاب دچار اشتباه میشدند باز صبر میکرد، تا حقیقت برای خود مردم باز شود، همجنانکه در قضیه بنی صدر دیدیم.
4.شناخت عمیق سیاسی . امام خمینی کسی بود که تاریخ ایران را ومخصوصا از دوره مشروطیت به بعد را با آگاهی کامل وتحلیل درست وبازکاوی عمیق دریافته بود، او رمز شکست مشروطیت ونهضت ملی شدن نفت را دریافته بود، وبر لزوم حضور هوشمندانه روحانیت در صحنه سیاسی تکیه داشت، بارها از شیخ فضل الله نوری وآیت الله کاشانی به عنوان دو چهره تاثیر گزار در دو جریان مشروطیت ونهضت ملی شدن نفت یاد میکرد، واز تاثیر منفی غرب گرایان در هر دو جنبش یاد میکرد، واز این رو به هیچ عنوان برای ملی گرایان ،غرب زدگان ،احزاب سیاسی چپ زده ومتمایل به شوروی آن روز ویا چین، در انقلاب اسلامی ایران تاثیری ونقشی قایل نبود، وانقلاب اسلامی بر اساس حرکت برای اسلام، پی ریزی کرد.
5. آگاهی کامل از شرایط جهانی. او از ده ها سال پیش بر خطر صهیونیسم جهان واقف، وجهان اسلام را نسبت به آن حساس کرده بود، آن زمانی که برخی شوروی را دشمن اول میدانستند او آمریکا را شیطان بزرگ معرفی کرد که شوروی را هم بتزی داده است!، ودر نامه معروف به گورباچف خبر از فروپاشی نزدیک نظام سوسیالیستی وشکسته شدن استخوانهای کمونیسم داد.
6. صداقت. مردم در چهره او راستی ودرستی را یافتند، وبه او ایمان داشتند، واین ایمان دوطرف امام به امت وامت به امام باعث شکست نقشه های دشمنان می شد.
7. شجاعت. میگفت: والله تا بحال نترسیدم. این قسم جلاله است که از زبان مردی الاهی صادر میشد، آن روزی که دژخیمان رژیم ستمشاهی او را دستگیر کردند آنها تحت تاثیر نفوذ معنوی وهیبت امام قرار گرفته بودند وبر خود میلرزیدند! در خاطرات آخرین سفیر آمریکا در ایران آمده است که یکی از ماموران آمریکایی آیت الله موسوی اردبیلی را با امام خمینی اشتباه گرفته بود، وپا به فرار گذاشته بود.
8. معنویت. بندگی کامل خدا، تقید به نماز شب وتوسل به اهل بیت به او معنویتی فوق العاده بخشیده بود، با آنکه فرماندهی کل قوا را بر عهده داشت، ورهبری امت ومرجعیت فراگیر را اداره می کرد، ولی در ماه رمضان سه بار ختم قرآن می کرد، در نجف اشرف هرشب به حرم مشرف می شد، وزیارت جامعه کبیره را میخواند.
9. صلابت. ایستادگی وصلابت وی معلوم وزبانزد عام وخاص بود. به هنگام حمله صدام به ایران، به یک سخن که دزدی آمده وسنگی انداخته، به مردم روحیه وجانی بخشید. با جمله معروف آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند به مردم جرات ایستادن مقابل زورگویان داد.
10. ساده زیستی. با آنکه بمقتضای مرجعیت ورهبری ملیاردها تومان زیر نظر وی خرج می شد، خود از آن بهره نبرد، وپس از بازگشت از نجف در خانه اجاره ای در جماران سکونت کرد، نه تنها در کاخ وقصری نرفت که خانه ساده ای هم نخرید، هانگونه که در نجف اشرف در تمام مدت تبعید نیز در خانه اجاره ای نشست، وخانه ای برای خود نخرید، بارها روحانیت را به ساده زیستی وحفظ زی طلبگی نصیحت نمود.